روزی مقابل آینه ایستاد و با حسرت به خودش نگاه کرد

جی 5 لاین: کاترین در دبستان تدریس می کرد و به کارش نیز علاقه مند بود . با این وجود همواره از جمع هراس داشت و در بسیاری از محیط های اجتماعی احساس ناراحتی زیادی می کرد تا جایی که علایم آن در ظاهر او کاملا مشهود بود. او در طول یک سال قبل با همه این علایم مانند لرزش لبها، افزایش ضربان قلب، اختلال در نفس کشیدن و عدم تمرکز گریبان گیر بود. روزی وقتی مقابل آینه ایستاده بود و با حسرت به خودش نگاه می کرد تصمیم گرفت برای بهبود زندگی اش تغییری ایجاد کند . با خود گفت: تمرکز من همیشه در زندگی بر چیزهایی بوده که هرگز نمی خواسته ام. من دوست ندارم عصبی باشم نمی خواهم آدم عجیبی باشم. در تمام این مدت تنها تصاویری از زندگی ام را تجسم می کردم که هرگز خواهان تحقق هیچ یک از آنها نبوده ام. از حالا می خواهم تنها بر آرزوهایم تمرکز داشته باشم.
آن روز کاترین واقعا تصمیم گرفت ترس هایش را کنار بگذارد و از رویارویی با افراد و موقعیت های تازه در زندگی اش استقبال کند. در اتاقش روی تابلویی تصاویری از آرزوهایش و تمام چیزهایی که داشت چسبانده بود . هرروز با خوشحالی و شکرگزاری از خواب بلند می شد و به آن تصاویر نگاه می کرد. رفته رفته اضطرابی که در جمع داشت از بین رفت . وقتی دوستانش راز بهبودی اش را از او جویا می شدند در جواب می گفت: با وجود اینکه هنوز به تمام رویاهایم نرسیده ام هر روز صبح با امید و ایمان به برآورده شدن آرزوهایم از خواب بیدار می شوم. خوب می دانم که هستم، چه دارم و چه می خواهم. همین برایم کافی است.

جی5 لاین . کام
منبع اصلی: The Secret
منبع تصویر: better mondays
ترجمه: فیروزه جمشیدی
بازنگری و انتشار: حوریه جعفری

هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید!

برچسب ها: , , , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
9 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] روزی مقابل آینه ایستاد و با حسرت به خودش نگاه کرد […]

حمیده ابراهیمی
حمیده ابراهیمی
12 سال قبل

🙂 🙂 :laugh: :laugh: :laugh:

فروغ امیدی
فروغ امیدی
12 سال قبل

عالی بود.خوبه یه کم خودم درس بگیرم

م ک
م ک
12 سال قبل

انسان اگر تلاش وکوشش داشته باشه به آرزوهایش میرسه :-))