دست مرا بگیر.

جی۵ لاین:روزی ملا نصرالدین همراه دوستانش در صحرا مشغول گردش بود. بعد از خوردن غذا به کنار استخر بزرگی آمدند تا دست و صورتشان را بشویند. ناگهان پای ملا لغزید و در استخر افتاد. هر کس تلاش می کرد او را نجات دهد. به او می گفتند:” دستت را بده به من و بیرون بیا.” ولی او دستش را نمی داد و داشت غرق می شد. در این هنگام یکی از کسانی که ملا را به خوبی می شناخت، جلو آمد و گفت:” کنار بروید، شما نمی دانید او را چکونه باید نجات داد، ملا عادت ندارد چیزی بدهد.” پس به ملا گفت:” دست مرا بگیر و بیرون بیا.” ملا هم دست دوستش را گرفت و بالا آمد و از غرق شدن نجات پیدا کرد. نکته: یک انسان ضعیف خودخواه است و خود خواهی بخل  به همراه می آورد. از دست بخیل حتی یک قطره آب هم نمی چکد. درخت بخل نه سایه دارد و نه میوه. چیزی به نام خیر و برکت در قاموس بخیل وجود ندارد. او دست گرفتن و نه دست دادن دارد. انسان با اقتدار به بهره مند کردن فکر می کند و انسان ضعیف به بهره مند شدن. انسان با اقتدار زندگی را فرصتی برای خدمت رسانی می بیند و انسان ضعیف زندگی  را فرصتی برای لذت بردن و تمتع می بیند. در برخورد با دیگران پرسش یک انسان مقتدر این است:” چگونه می توانم کمک کنم؟” و انسان ضعیف به هر کسی که بر می خورد از خودش می پرسد:” چگونه می توانم از این فرد سود ببرم؟” انسان مقتدر موفقیت را در ” مفید بودن” می داند و انسان ضعیف موفقیت را ” فایده بردن” معنی می کند.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی: نیم کیلو باش ولی مرد باش!/سعید گل محمدی/ انتشارات آسیم
  •  نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات آسیم داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
18 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها