خداوند همه چیز را می بیند

جی۵ لاین: « جانی کوچولو» همراه پدر و مادر و خواهرش « سالی» برای دیدن پدر بزرگ و مادربزرگ به مزرعه ی آنها رفت. مادر بزرگ یک تیر و کمان به جانی داد که با آن بازی کند. موقع بازی، جانی به اشتباه تیری به اردک دست آموز مادر بزرگش زد که به سرش خورد و او را کشت. جانی ترسید و لاشه ی حیوان را پشت هیزم ها پنهان کرد. وقتی سرش را بلند کرد، فهمید خواهرش همه چیز را دیده اما به روی خودش نیاورده است. مادر بزرگ به سالی گفت:« در شستن ظرف ها کمکم می کنی؟»، ولی سالی گفت:« مامان بزرگ، جانی به من گفته که می خواهد در کارهای آشپزخانه به شما کمک کند.» و زیر لبی به جانی کوچولو گفت:« اردک که یادت هست؟» … جانی ظرف ها را شست. بعدازظهر آن روز، پدر بزرگ گفت که می خواهد بچه ها را به ماهیگیری ببرد؛ ولی مادر بزرگ گفت:« متاسفانه من برای درست کردن شام به کمک سالی احتیاج دارم. » سالی لبخندی زد و گفت:« نگران نباشید! چون جانی به من گفته که می خواهد به شما کمک کند..» و دوباره زیر لبی به جانی گفت:« اردک که یادت هست؟» آن روز، سالی به ماهیگیری رفت و جانی در تهیه شام به مادر بزرگ کمک کرد. چند روزی به همین منوال گذشت و جانی مجبور بود علاوه بر کارهای خودش، کارهای سالی را هم انجام بدهد! تا اینکه نتوانست تحمل کند و رفت پیش مادربزرگش و همه چیز را اعتراف کرد. مادر بزرگ مهربان لبخندی زد و او را در آغوش گرفت و گفت:« عزیز دلم، می دانم چه شده! من آن وقت پشت پنجره ایستاده بودم و همه چیز را دیدم. چون خیلی دوستت دارم، همان موقع بخشیدمت. فقط می خواستم ببینم تا کی می خواهی به سالی اجازه بدهی به خاطر یک اشتباه، تو را به خدمت خودش بگیرد!»
نتیجه: گذشته ی شما هر چه باشد، هر کاری که کرده باشید، باید بدانید که خدا پشت پنجره ایستاده است و همه چیز را می بیند. همه ی زندگی تان، همه ی کارهایتان را می بیند. او می خواهد شما بدانید که دوستتان دارد و شما را بخشیده است. فقط می خواهد ببیند تا چه موقع به شیطان اجازه می دهید به خاطر خطاهایتان شما را به خدمت بگیرد…
همیشه به خاطر داشته باشید:« خدا پشت پنجره ایستاده است…»

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:من، منم؟! جلد یکم/ امیر رضا آرمیون / انتشارات ذهن آویز

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات ذهن آویز داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمیدشهبازی
حمیدشهبازی
9 سال قبل

سلام این مطلب رو نوشتم تا اولا به خودم برای چندمین بار یاد آوری کنم که خدا تو رو می بینه و دوما اگر عزیزی یادش رفته یادش بیاد که در هر حال خدا با او است . آخه می دونید اگه به خودمون نگاه کنیم و به کارامون نظر بیاندازیم می بینیم همیشه یادمون میره که خدا داره ما رو می بینه پس خیلی راحت غیبت می کنیم , خیلی راحت دروغ می گیم , به نامحرم نگاه می کنیم (فیلم یا عکس مستهجن می بینیم ) , حجاب رو رعایت نمی کنیم , سر امتحان روی دست بغل… بیشتر بخوانید