بیسکویت های سوخته

جی۵ لاین:زمانی که من بچه بودم. مادرم علاقه داشت گاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویت ها شده است! در آن وقت همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد. لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود.خاطرم نیست آن شب چه جوابی به پدرم دادم. اما کاملا یادم هست که او را تماشا می کردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویت های سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها را می خورد. یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم، شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت ها از پدرم عذرخواهی می کرد و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت:” اوه عزیزم، من عاشق بیسکویت های خیلی برشته هستم.” همان شب، وقتی رفتم تا به پدرم شب بخیر بگویم، از او پرسیدم که آیا واقعا دوست داشت که بیسکویت هایش سوخته باشد؟ او مرا در آغوش کشید و گفت:” مامان امروز روز سختی را در سر کار گذرانده و خیلی خسته است. به علاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد!

زندگی مملو از چیزهای ناقص و انسان هایی است که پر از کاستی هستند. خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم. مثلا مانند خیلی از مردم، روز تولد و سالگردها را فراموش می کنم.اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی از مهم ترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار، درک و پذیرش عیب های همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری قسمت های خوب، بد و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نخواهد شد.”

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:اگر یک بار دیگر به دنیا می آمدم/ سیده سارا شفیعی/ انتشارات بهار سبز
  •  نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.

هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات بهار سبز داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
5 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
معصومه
معصومه
9 سال قبل

گاهی یک ها، دنیا را زیرو رو می کنند.
می شود تنها با یک محبت، عشق را برای دنیا معنا کرد
تنها با یک بخشش، تمام هستی را از آن خود کرد
با یک گذشت، نفرت ها را به دوستی ابدی مبدل کرد
و تنها با یک لبخند در قلب ها جاودانه شد

معصومه
معصومه
9 سال قبل

زیبا ترین ستایش نثار کسی که کاستی هایم را می داند

و باز هم دوستم دارد …

شقایق
شقایق
9 سال قبل

تفاهم داشتن درزندگی یعنی توانایی تحمل تفاوت هاوکاستی ها

رامین
رامین
9 سال قبل

آنروزکه سقف خانه هاچوبی بود!

گفتارو عمل درهمه جا خوبی بود!

پایه زندگی بر اساس همدلی بود

امروزبنای خانه ها سنگ شده!

دلهاهمه با بنا هماهنگ شده!
دلم برای انروز ها تنگ شده…

سارا
سارا
9 سال قبل

ممنون از داستان زیباتون خیلی قشنگ بود همدلی در خانواده و درک متقابل عشق محبت همه اینا علاوه بر این که زندگی رو برامون زیبا میکنه به بچه ها هم زندگی زیبا رو یاد میده