جی5 لاین: در حال جارو کردن پیاده روِ جلو خانه بودم که دیدم پسر و دختری کوچک به سویم آمدند.
پسر به آرامی پرسید: خانم، روزنامه کهنه دارین؟ می خواستم نه بگویم که چشمم به کفش های گلی و پاره شان افتاد. ازشان دعوت کردم که به حیاط خانه بیاییند تا چیزی برای خوردن برایشان مهیا کنم.
به هر کدام فنجانی چایی به همراه کیک خانگی و مربا دادم. بعد از چند دقیقه سکوت دختر پرسید: شما ثروتمند هستید؟
به ترک های روی دیوار، اسباب و اثاثیه قدیمی و رنگ و رو رفته خانه نگاه کردم و گفتم: ثروتمند؟ به هیچ عنوان! بر چه اساسی اینطور فکر کردی؟
دخترک جواب داد: آخر رنگ فنجان و نعلبکی تان با هم جور است.
چایشان که تمام شد روزنامه ها را بر روی سرشان گرفتند تا از آفتاب سوزان تابستان در امان بمانند و رفتند.
ظرف ها را برای شستن به آشپزخانه بردم. هنگام شست و شوی فنجان ها به یاد حرف های دختر افتادم. فنجان هایی که با نعلبکی ها جور بودند، غذایی در حال پختن، همسری دارای شغل و درآمد و مهم تر از همه سقفی بالای سرم.
حق با دخترک بود. من بسیار ثروتمند هستم.
جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب 80 داستان برای عشق به زندگی/ جک کنفیلد-مارک ویکتور هانسن/ندا شاد نظر/ نشر عقیل
منبع تصویر: Oz Torah
بازنویسی و انتشار: حوریه جعفری
- شب عید بود و آن ها هیچ پولی نداشتند
- با کسی صحبت نمی کردم و از درون حرص می خوردم
- اجازه می دهید سگ خود را به هتل بیاورم؟
- آیا دروغ برای ترساندن و تربیت کودکان اثر منفی دارد؟
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
ما با ید در هر لحظه خدا را شا کر با شیم :laugh: 😀
خدا را در همه حال باید شکر گذار باشیم
بله ثروتمندی همیشه به پول زیاد نیست…ممنون 😎