برنده این آزمایش پادشاه آینده خواهد بود

جی5 لاین: در روزگاران قدیم در کشور چین پادشاهی بود که دو فرزند پسر داشت ولی هر دوی آن ها را در جنگ از دست داده بود، او زمانی که دیگر بسیار پیر شده بود و مرگ را به خود نزدیک می دید به دنبال یک جانشینِ امین برای خود می گشت.

روزی مامورین دربار به مردم اعلام کردند که پادشاه از همه جوانان شهر دعوت کرده تا به قصر آمده و در یک آزمایش بزرگ شرکت کنند. برنده این آزمایش پادشاه آینده خواهد بود. روز موعود فرا رسید و تقریبا همه جوانان در قصر جمع شده بودند. پادشاه به تمام جوانان یک کیسه داد و گفت: در هر یک از این کیسه ها دانه ای وجود دارد. آزمایش بدین اینگونه است که شما می بایست هر یک از این دانه ها را در گلدانی بکارید تا جوانه بزند و از آن بسیار مراقبت کنید تا رشد کند. دو ماه فرصت دارید و کسی که بتواند در این زمان بهترین گیاه را پرورش دهد ولیعهد و شاه آینده خواهد بود.

یکی از آن جوانان مشتاق پینگ نام داشت. او نیز مانند دیگران به محض مرخص شدن از حضور پادشاه دانه را در گلدانی کاشت و آن را در جای مناسبی قرار داد تا از نور آفتاب بهره مند گردد. روزها گذشت ولی اثری از جوانه زدن دانه پدیدار نشد. پینک فکر کرد شاید دلیل اینکه دانه هنوز رشد نکرده خاک نامرغوب گلدان باشد از این رو به سوی کوهستان رفت و بهترین خاک آن منطقه را در گلدان جایگزین کرد اما این کار هم بی فایده بود زیرا باز هم دانه رشد نکرد. پینگ با کشاورزان زیادی صحبت کرد و پیشنهاد هر یک را به خوبی اجرا کرد اما این بار هم خبری از جوانه نبود.

بالاخره زمان آزمایش به پایان رسید و همه جوانان بار دیگر در قصر پادشاهی جمع شدند. پینگ می دید که در دست هر کدام از جوانان گیاهی شاداب و سرحال و بسیار زیبا چشم نوازی می کند.

پادشاه نیز شروع به بازدید از گلدان ها کرد. بعضی از آن ها آنچنان زیبا بودند که پادشاه مدتی را مکث می کرد و محو تماشای گیاه می شد، تا اینکه نوبت به گلدانِ پینگ رسید. پادشاه که گلدان خالی را دید با تعجب پرسید: پس گیاه تو کجاست؟ آیا دانه را نکاشته ای؟

پینگ سرخ شد، سرش را پایین انداخت و گفت: راستش را بخواهید من گیاه را همان شبِ آغاز امتحان در این گلدان کاشتم و در این مدت دست به هر کاری زدم و با عده کثیری مشورت کردم اما گیاه نه تنها رشد نکرد بلکه حتی دانه ام جوانه هم نزده است!

پادشاه لبخندی زد، دست پینگ را گرفت و بالا برد و گفت: ولیعهد این سرزمین این جوان است!

همه با تعجب پرسیدند: آخر چگونه ممکن است؟ او هیچ گیاهی را پرورش نداده است. گلدان او خالی است!

پادشاه جواب داد: دلیل انتخاب من دقیقا گلدان خالی اوست! همه  دانه هایی که به شما داده بودم عقیم بودند و هیچ یک از آن ها توانایی رشد و جوانه زدن نداشت. من با این آزمایش می خواستم صادق ترین فرد این سرزمین را بشناسم. یکی از معیار های من برای انتخاب جانشینم صداقت بود که این جوان ثابت کرد که دارای این صفت است.

جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب پندهای قند پهلو/ گردآورنده: مهندس حسین شکرریز/نشر فکر آذین
منبع تصویر: sally weekes
بازنویسی و انتشار: حوریه جعفری

هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید!

برچسب ها: , , , , , , , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
10 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مهدیه
مهدیه
9 سال قبل

صداقت خوبه اما دقت شود که
جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت 😎

محمد
محمد
12 سال قبل

:-/ :-/

نیره جعفری
نیره جعفری
12 سال قبل

چه آزمایش هوشمندانه ای!!! 😎

مجتبی - اهواز
مجتبی - اهواز
12 سال قبل

🙂

حمیده ابراهیمی
حمیده ابراهیمی
12 سال قبل

درزندگی هیچ چیز بهتر از صداقت نیست
🙂 پس راست بگو راست