جی5 لاین: نابینایی در کنار خیابان نشسته بود و گدایی می کرد. در جلویش کاسه ای بود که چند سکه در آن وجود داشت. جوانی از آنجا می گذشت و چشمش به یادداشتی که در کنار گدا بود افتاد. در آن نوشته بود” به من نابینا کمک کنید”. جوان کاغذی درآورد و در آن چیز دیگری نوشت و در کنار گدا گذاشت.
شب هنگام وقتی که جوان به خانه اش بر می گشت دوباره گدا را دید در حالی که کاسه اش پر از پول بود. گدا صدای پای جوان را شناخت و از او پرسید که روی کاغذ چه نوشته که امروز همه به او کمک کردند؟
جوان با لبخند پاسخ داد: نوشتم که ” امروز یک روز زیبای بهاریست، اما من نمی توانم آنرا ببینم “.
نگاه مثبت در داستان با عجله لباس هایش را پوشید و بدون صبحانه از خانه بیرون زد نمایان شده است.
جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب تو توی؟!-جلد یکم/امیررضا آرمیون/نشر ذهن آویز
منبع تصویر: Mark Lawton
بازنویسی و انتشار: معصومه خداکرمی
هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.
باید از این نعمت بزرگ خداوند به خوبی استفاده کرد و چشم هایمان را بر روز های خوب زندگی نبندیم
خوبه که اینو بدونیم که هر روزمون زیباست!
همیشه به داده های خداوند توجه کنیم خوب ببینیم ، خوب بیاندیشیم ، خوب بگوییم و شاکر باشیم .
چه جوان با فکری
جالب بود