قورباغه ناشنوا

از ناتوانی بچه هایشان صحبت می کردند

جی5 لاین: آب برکه کم شده بود و حیوانات زیادی از آن جا رفته بودند. خانواده قورباغه ها هم تصمیم گرفتند به برکه ای دیگر مهاجرت کنند.
 آنها فرزندان زیادی داشتند. پدر و مادر قورباغه ها هر روز از گودال بزرگ و عمیقی که در بین راه وجود داشت صحبت می کردند و نگران بودند که بچه ها نتوانند از آن گودال بزرگ عبور کنند.

بالاخره قورباغه ها مهاجرت را آغاز کردند. پدر و مادر در طول راه همواره از ناتوانی بچه ها صحبت کردند تا بالاخره به گودال رسیدند. آن ها پریدند، نوبت بچه ها بود. بچه قورباغه ها  یک به یک می پریدند و در گودال می افتادند! پدر و مادر نگاهی به پشت سر انداختند و دیدند که تنها یکی از فرزندانشان توانسته از گودال بگذرد! او فرزند ناشنوایشان بود که گفته های آنها را نشنیده بود.
گاهی بهتر است صحبت های افرادی را که باعث ناامیدی و عقب نشینی ما از اهدافمان می شوند را نادیده بگیریم. مانند داستان ما خیلی نگرانیم چون تو نمی توانی خوب رانندگی کنی.

جی5 لاین . کام
منبع اصلی: کتاب قلم چی
منبع تصویر: Amphibian Rescue
بازنویسی و انتشار: معصومه خداکرمی

هر روز، ساعت ۷ صبح یک داستان مثبت در جی۵ لاین منتشر خواهد شد، اگر می خواهید روزی یک داستان انرژی بخش به ایمیل شما ارسال شود، صفحه “فیدبرنر” را مطالعه فرمایید. همچنین برای دیدن سایر داستان ها به صفحه لیست داستان های مثبت مراجعه کنید.

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
6 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
مجید
مجید
11 سال قبل

che khoshgele