احساس رضایت

جی۵ لاین:لحظه ی آخر سوار اتوبوس شد. روی اولین صندلی نشست. اتوبوس که راه افتاد، نفسی تازه کرد و به دور برش نگاه کرد. پسر جوانی روی صندلی جلو نشسته بود. او فقط می توانست نیم رخ آن پسر را ببیند؛ چون از پنجره بیرون را نگاه می کرد. به پسر خیره شد و مثل همیشه خیال پردازی را شروع کرد:” چه پسر جذابی! حتی از نیم رخ هم معلومه. اون موهای مرتب شونه شده و اون فک استخونی. حتما ادکلن خوش بویی هم زده. چقدر عینک آفتابی بهش میاد. یعنی به چی فکر می کنه؟ آدم که این قدر سمج به بیرون خیره نمی شه! لابد به نامزدش فکر می کنه. آره، حتما همین طوره. مطمئنم نامزدش هم مثل خودش جذابه. باید به هم بیان. میدونم پسر یه پول داره. با دوستاش قرار می ذاره که با هم برن شام بیرون. می دونه که باید قدر زندگیشو بدونه؟!” دلش برای خودش سوخت. احساس کرد چقدر تنهاس و چقدر بدشانس. چقدر زندگی به او بدهکار است. احساس بدبختی کرد. کاش پسر زودتر پیاده می شد! ایستگاه بعد که اتوبوس نگه داشت، پسر از جایش بلند شد. مشتاقانه نگاهش کرد. قد بلند و خوش تیپ بود. پسر با گام های نا استوار به سمت در اتوبوس رفت. مکثی کرد و چیزی را که در دست داشت باز کرد. یک، دو، سه و چهار. لوله های استوانه ای باریک به هم پیوستند و عصایی سفید رنگ را تشکیل دادند. از آن به بعد، دیگر هرگز عینک آفتابی را با عینک سیاه اشتباه نگرفت و برای چیزهایی که داشت، خدا را شکر کرد.

منبع تصویر:blog
منبع اصلی:روز را خورشید می سازد، روزگار را ما/ مسعود لعلی- فهیمه ارژنگی/ انتشارات جاودان خرد

نظرتون رو بفرستیدو اگر از دیدگاه دوستان دیگه هم خوشتون اومد،برای تأیید روی علامت + کلیک کنید.
هر روزساعت۷صبح یک داستان مثبت درجی۵لاین منتشر میشود.برای دریافت آن در ایمیلتان“فیدبرنر”را مطالعه فرمایید. برای مطالعه ی کلیه ی داستان های مثبت این کتاب می توانید خرید ازانتشارات جاودان خرد داشته باشید تا علاوه برحمایت ازمولف گرانقدر در توسعه ی مثبت اندیشی بکوشیم.

برچسب ها: , , , , ,

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
guest
2 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
سارا
سارا
9 سال قبل

زمانه پندی آزادوار داد مرا
زمانه را چو نکو بنگری همه پند است
به روز نیک کسان گفت تا که غم نخوری
بسا کسا که به روز تو آرزومند است

حمیدشهبازی
حمیدشهبازی
9 سال قبل

خدایاتوراشکرمیکنم که سالم هستم درحالی که خیلی ها آرزو دارن یه جسم سالم داشته باشن
خدایاتوراشکرمیکنم که هنوزسایه ی پدرومادرم بالای سرم است درحالی که خیلی ها آرزودارن یه لحطه دیگه پدرومادرشونو ببینن
خدایاتوراشکرمیکنم که دوستان سالمی دارم درحالی که خیلی هابواسطه ی دوستان ناباب به راه کج کشیده شدنو
خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا شکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرتــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عزیزم.